سلام دوستای خوب و مهربونم.... تمامی کسانی که ما رو تو این وبلاگ همراهی کردین... باید بگم یه اسباب کشی کوچولو کردیم به بلاگفا ... با یه قالب جدید .. ولی عنوان و نوشته ها دقیقا همین اینجاست.... اپدیت ها و پست های جدید هم در ادامه ی نوشته های اینجاست...
میخوام همگی یه چیزی رو بدونید: این که خیلی دوستون داریم و منتظر حضور سبزتون همیشه هستیم و هموار یاده شما خواهیم بود هر چند که هنوز قراره حالاحالاها با هم دوست باشیم
.... دوستارهمیشه شما ایناز و علیرضا...
دیروز یه نفر ازمن پرسید:خیلی دوسش داری؟خدایا.....این چه سوالی بود که یهو اینطور حالمو دگرگون کرد!؟..موندم...خودمو در جواب دادن درمونده دیدم ...چطور ممکن بود که تاحالا به این موضوع فکر نکرده بودم؟!
تمام شب ،موقع خواب،به این موضوع فکر کردم ...هرچی از خودم پرسیدم دوسش داری ؟دیدم دل وامونده جواب نمیده!
گفتم بذار با سوال پیچ کردن دلم ،جوابو از زیر زبونش میکشم بیرون!
پرسیدم چقدر بهش فکر میکنی؟
گفت:هرروز و هرشب...
پرسیدم:اگه بفهمی تمام این مدت کس دیگه ای رودوست داشته چه کار میکنی؟
دیدم:گریست...
فهمیدم دوسش داشته ..
پرسیدم:تا حالا بهش گفتی دوسش داری؟
دیدم :فریاد زد و خودش را به این طرف و ان طرف کوبید و گفت:اگر این غرور را نمیداشتم....!
با تشکر از بهروز،حسین و هنگامه! " IN/--/ "